فعالیت های خورشید
مصاحبه ای با كتر محمدتقي ميرترابي:
مدت: 32 دقيقه
در ذرات بارداري كه از خورشيد ميآيند در ميدان مغناطيسي زمين به دام ميافتند و موقعي كه حركت ميكنند به سمت قطب شمال يا قطب جنوب دقيقا مواجه ميشوند با آن وضعيتي كه در روي لكه داريم ،يعني ميدان مغناطيسي ميخواهد اينها را به سمت بيرون پرتاب كند لكهها به قطب نزديك ميشوند كمكم سرعتشان كُند ميشود بعد دوباره پرتاب ميشوند به سمت بيرون ميدان، اين را ميتوانيد به شكل يك قيف در نظر بگيريد قيفي كه يك جور نيرويي دارد به سمت بيرون ميخواهد ذرات را پرتاب كند به سمت بيرون، همين نيروي ميدان كه ميآيد به كمك فشار باعث ميشود فشار كمتري لازم داشته باشيم چون اين دو حالا با هم بايد بتوانند گرانش را خنثي كنند و فشار كمتر يعني دماي كمتر در گاز ، در محل لكهها دما پايينتر است تا مكانهاي ديگر سطح خورشيد در حدود 800 تا 1200 درجه دما پايين است روي سطح خورشيد دما به طور متوسط 6 هزار درجه است ، در لكهها حدود 4800 درجه تا 5 هزار درجه دما دارد، به خاطر همين لكهها سياه ديده ميشود اين به اين معنا نيست كه لكهها نور ندارند ، لكهها نور دارند اما در مقابل سطح درخشان خورشيد كنتراست آنها خيلي كمتر است و ما آنها را تاريك ميبينيم ، مثل اين است كه ما اگر در يك روز آفتابي به پنجره خانهها نگاه كنيم پنجرهها را سياه ميبينيم اين به اين معنا نيست كه داخل آن اتاقها تاريك كامل است ، داخل اتاقها نور هست اما چون برخورد نور خورشيد به سطح ديوار منازل يك كنتراست شديد ايجاد ميكند يعني نور بسيار بسيار شديد است ما ديگر آن نور ضعيف داخل اتاق را نميتوانيم تشخيص دهيم بنابراين داخل پنجره را سياه ميبينيم. مجري: حالا اين دارد در خورشيدي اتفاق ميافتد كه كل خورشيد منبع انتشار نور است و مثل ديوارهايي ميماند كه از خودشان نوري ندارند . ابعاد در لكهها چگونه است ما لكههاي خورشيد را خيلي خرد و ريز ميبينيم ؟ دكتر محمدتقي ميرترابي: در مقابل قرص خورشيد اينها را كوچك ميبينيم اما لكهها واقعا بزرگ هستند در مقايسه با زمين ابعاد لكهها در حدود چندين برابر يا چند ده برابر كره زمين است يعني در داخل يك لكه چندين كره زمين جا ميگيرد در داخل همان چالهاي كه صحبت ميكرديم تعداد زيادي زمين جا ميگيرد، در حدود 10 هزار تا 50 هزار كيلومتر ابعاد لكهها است ، لكهها هرچه بزرگتر باشند طول عمرشان بيشتر است ، لكههاي بزرگ اينقدر ممكن است عمر بكنند كه ما به كمك آنها بتوانيم دوران خورشيد را تشخيص بدهيم يعني همچنان كه خورشيد به دور خودش ميچرخد ما ميبينيم لكهها روي سطح خورشيد جابهجا ميشوند و به كمك اين لكهها بوده كه ما فهميديم كه دوران خورشيد در همه عرضهاي جغرافيايي يكسان نيست ، يعني در استوا خيلي خورشيد تند دور خودش ميچرخد و در قطبين به نسبت كندتر. مجري: اين را چگونه تشخيص ميدهند؟ دكتر محمدتقي ميرترابي: لكههايي كه در نزديك به استوا هستند خيلي سريع ميچرخند در حدود 28 روز ، 27 روز يك دور به دور خورشيد ميچرخند ، لكههايي كه در عرضهاي جغرافيايي بالاتر هستند كندتر ميچرخند ، دَوران خورشيد اين دَوران جزئي بين 27 ـ 28 روز تا 34ـ 35 روز از استوا تا قطبها متغير است در خود استوا و در قطب لكهاي معمولا نميبينيم اما در عرضهاي جغرافيايي ميانه بين 30 تا 60 درجه روي سطح خورشيد لكهها كاملا واضح هستند و اختلاف بين سرعت دَوران روي آنها كاملا ديده ميشود. اين به خاطر اين است كه خورشيد گاز است ، در واقع مثل زمين يك پوسته خشك و سخت ندارد كه همه با هم بچرخند، اين درست مثل يك ليوان آب است ، يك ليوان آب را اگر دور خودش بچرخانيم آب داخل ليوان با ليوان نميچرخد فقط متلاطم ميشود ممكن است آن آبهايي كه مجاور به سطح هستند همراه ليوان يك مقدار سرعت بگيرند حركت بكنند اما آبي كه در وسط ممكن است اصلا حركت نكند اگر يكسري خردههاي كاغذ روي سطح آب بريزيد و ليوان را بچرخانيد ميبينيد خردههاي كاغذ با سرعتهاي مختلف ميچرخند ، در مورد خورشيد ، خورشيد هم سخت نيست يك توده عظيم گاز است كه به دور خودش ميچرخد و هيچ لزومي ندارد كه همه عرضهاي جغرافيايي با يك سرعت بچرخند استوا تندتر ميچرخد و قطبين كندتر ، در مورد مشتري اين اختلاف دَوران كاملاً واضح است به طوري كه روي سطح مشتري يكسري خطوط ميبينيم كه اينها مربوط ميشوند به اختلاف دَوران ، رابطه خيلي نزديكي هست بين اين اختلاف سرعت دَوران و پديده همرفت كه در زير سطح خورشيد و زير لكهها دارد اتفاق ميافتد و خود لكهها. مجري: همرفت يعني انتقال دما؟ دكتر محمدتقي ميرترابي: درواقع در زير لكهها ، در عمق خورشيد ، از سطح خورشيد اگر چيزي حدود 200 هزار كيلومتر به درون خورشيد برويم... مجري: 200 هزار كيلومتر در شرايطي كه خود قطر خورشيد چقدر است ؟ دكتر محمدتقي ميرترابي: قطر خورشيد يك ميليون و چهارصد هزار كيلومتر است شعاع خورشيد حدود 700 هزار كيلومتر است، اين 200 هزار كيلومتر در حدود يك سوم شعاع خورشيد است ، از مركز خورشيد كه به سمت بيرون ميآييم در واقع تا يك ناحيهاي در حدود دو سوم شعاع خورشيد از مركز به سمت سطح ، انرژي را فتونها منتقل ميكنند يعني فتونهاي پرانرژي در مركز براثر واكنشهاي پر انرژي توليد ميشوند و از مركز حركت ميكنند به سمت خورشيد ، و مدام برخورد ميكنند با اتمها اين برخورد باعث ميشود كه فتونها خرد بشوند ، يعني تبديل بشوند به فتونهاي بيشتر با انرژيهاي كمتر ، يك مقدار از اين انرژي را به اتمها ميدهند باعث ميشوند گاز درون خورشيد داغ بشود و بتواند در مقابل گرانش مقاومت كنند يك مقدار از انرژي را هم به سمت بيرون منتقل ميكنند كه نهايتاً به سمت سطح ميرسد ، اما يك جايي حدود دو سوم شعاع اين اختلاف دما به خاطر انتقال انرژي فتونها به گاز اينقدر شديد ميشود كه انگار گاز به جوش ميآيد ، و اين باعث ميشود كه در داخل گاز ، در درون خورشيد يك حبابهاي گاز داغ به وجود بيايد كه اين حبابهاي گاز داغ سبك هستند مثلا اگر ما داخل يك كتري نگاه بكنيم همين پديده داخل كتري اتفاق ميافتد يعني در سطح فلزي زير كتري كه مجاور با حرارت و آتشي كه زير كتري است يك حبابهاي گاز به وجود ميآيد از بخار آب كه اين حبابها سبك هستند ، نسبت به آب چگالي كمتري دارند و به خاطر نيروهاي ارشميدوسي به سمت سطح حركت ميكنند در درون خورشيد هم همچين پديدهاي داريم مثل جوشيدن، مثل غليدن ، كه اين حبابها در درون خورشيد شكل ميگيرند بعد حركت ميكنند به سمت سطح و ميآيند روي سطح انگار ميتركند و گاز داغ يك دفعه آنجا انرژي را از درون منتقل ميكند به سمت بيرون، در اين ناحيه همرفتي كه گاز مدام ميآيد بالا ، انرژي را از درون ميآورد بيرون ، دوباره برميگردد سرد ميشود ، دقيقاً شبيه همان پديدهاي كه كنار بخاري يا شوفاژ اتفاق ميافتد اگر در يك روز زمستاني نگاه كنيم به بخاري و مخصوصا اگر آفتاب بتابد به بخاري كاملاً ميتوانيم حركت جريان همرفتي هوا را كنار بخاري ببينيم كه بخاري داغ هواي اطرافش را گرم ميكند اين هوا حركت ميكند به سمت بالا ميرود بالا انرژي را منتقل ميكند به جاهاي ديگر دوباره سرد ميشود برميگردد پايين اگر همرفت اتفاق نميافتاد و ميخواستيم با يك بخاري اتاق را گرم كنيم مجبور بوديم بخاري را جاهاي مختلف اتاق بگذاريم تا جاهاي مختلف اتاق گرم بشوند يعني همرفت باعث ميشود حرارت بخاري منتقل بشود به جاهاي ديگر چون يك مكانيزم خيلي مؤثري است براي انتقال حرارت، در مورد خورشيد هم اگر روي سطح خورشيد با يك فيلتر مناسب نگاه كنيم آثار همرفت را روي سطح خورشيد ميبينيم به اين گونه كه ميبينيم حبابها كه وقتي كه ميرسند به سطح خورشيد و ميتركند يعني باز ميشوند ، گاز داغ اينجا يك دفعه آزاد ميشود و اين گاز داغ آنجا درخشان ديده ميشود در كنارش جاهايي كه قرار است اين گازهاي سرد شده دوباره بروند پايين، لكههاي تاريكتر ديده ميشود اصطلاحاً به اينها ميگوييم گرانول. مجري: درواقع نقاط برجستهاي كه روي خورشيد ديده ميشوند؟ دكتر محمدتقي ميرترابي: نقاط تاريك و روشني كه روي سطح خورشيد ديده ميشود و اصطلاحاً به اينها ميگويند گرانول، گرانولها را با يك تلسكوپ مناسبي كه اوپتيك خيلي خوب داشته باشد و با يك فيلتر مناسب به راحتي روي سطح خورشيد ميشود با چشم ديد، ابعاد گرانولها در حدود چند هزار كيلومتر است از زمين كوچكتر هستند ، درواقع شايد بشود گفت ، يعني شايد اين مدل دقيقي نباشد اما ميشود گفت لكه گرانول خيلي بزرگي است يعني ميدان به نوعي پلاسماي داغ را به دام انداخته به طوري كه آن حبابهاي گاز كه آمدند بالا ديگر اينجا گرفتار شدند در درون ميدان و ديگر نميتوانند برگردند پايين و آنجا سرد شدند و ماندند و اين لكه به اين ترتيب يكي از آن تودههاي عظيم گاز نسبتاً سرد به نسبت جاهاي ديگر است و به اين شكل سرد ديده ميشود و همين پديده باعث ميشود كه در اطراف لكههاي سرد ، لكههايي كه ما آنها را تاريك ميبينيم ، لكههاي داغ وجود داشته باشد چون آن گازهاي داغ كه از زير دارند ميآيند ميخورند به اين گازي كه در ميدان به دام افتاده و ترمز گرفته و ايستاده و از بغلهاي آن گاز ميزنند بيرون ، و اطرافش يكسري لكههاي داغ درست ميكنند. مجري: تعداد لكهها به چه چيزي بستگي دارد؟ شايد بهتر است اين سوال را اينطور مطرح كنم كه آيا در باقي ستارهها هم ما لكه ميبينيم مثل خورشيد ؟ دكتر محمدتقي ميرترابي: ما در ستارههاي ديگر را نميتوانيم سطحشان را ببينيم ، چون خيلي دورند و قويترين تلسكوپها هم نميتوانند سطح ستارهها را تفكيك كنند، به گونهاي كه بتوانيم جزئيات سطح را ببينيم تا بتوانيم لكه را روي آنها تشخيص دهيم اما با يك روشهايي ميتوانيم تشخيص بدهيم كه ستارههاي ديگر هم لكه دارند به اين شكل كه اگر اين لكهها بزرگ باشند روي سطح يك ستاره ، دَوران ستاره باعث ميشود كه لكه مدام برود و بيايد و همين باعث بشود نور ستاره تغيير بكند ، ستارههايي هستند كه نورشان تغيير ميكند و ما برمبناي اطلاعاتي كه از طيف ستاره داريم و همچنين از روي مكانيزم تغييرات نور ميتوانيم تشخيص بدهيم كه اين تغييرات نور مربوط ميشود به وجود يك لكه بسيار بزرگ. مجري: پس بايد نسبت لكه به قرص ستاره بزرگ باشد؟ دكتر محمدتقي ميرترابي: بله درست است ممكن است ستارههايي هم باشند كه لكههاي كوچك داشته باشند اما آنها را ما نميتوانيم تشخيص دهيم در مورد ستارهاي هست از صورت فلكي اندرومدا كه به اسم لانداي اندرومدا كه اين ستاره لكهاي دارد كه ابعادش تا حدوداً 40 تا 50 درصد سطح ستاره است و به راحتي باعث تغيير نور ستاره ميشود ، تغييري كه ما از روي سطح زمين با يك تلسكوپ كوچك هم ميتوانيم آن را تشخيص بدهيم. مجري: چرا خورشيد ما لكههاي ما به اين بزرگي ندارد؟ نسبت لكهها روي پيكره خورشيد خيلي كوچك است؟ دكتر محمدتقي ميرترابي: در مورد لكههاي خورشيد سطح خورشيد را در حدود 5 درصد سطح خورشيد لكهها پوشاندهاند كه تغييري در نور خورشيد نميدهد، يعني ما نميتوانيم اين را تشخيص دهيم با ابزارها اما اين بستگي دارد به وضعيت تحولي ستارهها ، اينطور ميتوانم بگويم كه ستارههاي خيلي داغ به طور كلي سطحشان مرده است، هيچ چيزي روي سطحشان نيست ، اصلا همرفت در سطح اين ستارهها اتفاق نميافتد. مجري: يعني ستارههايي كه تبديل به غول شدند؟ دكتر محمدتقي ميرترابي: نه ستارههاي خيلي داغ، ستارههايي كه دمايشان حدود 25 تا 30 هزار درجه است، اينها بزرگ هستند به نسبت خورشيد اما به آن معنا غول نيستند ، چون غولها معمولا ابعادشان خيلي بيشتر بزرگتر از اين است و معمولا قرمز هستند اينها داغ هستند دماي بسيار بالايي دارند و در مرحله رشته اصلي هستند، اينها ابداً لكه ندارند، ستارههاي به نسبت سردتر در حدود دماي خورشيد كه اصطلاحا به اينها ميگوييم ستارههاي فعال، يعني فعاليت مغناطيسي دارند و اين پديدههاي مختلفي روي سطحشان اتفاق ميافتد منجمله يكي از تظاهرات فعاليتهاي مغناطيسي به وجود آمدن اين لكهها است ، ستارههايي كه كمي سردتر از خورشيد باشند ممكن است لكههاي بزرگتري روي سطحشان بسازند كه ابعادشان آنقدر قابل ملاحظه باشد كه بتواند نور ستاره را تغيير بدهد در اثر دَوران ستاره به دور خودش. مجري: وقتي به سطح خورشيد نگاه ميكنيم با يك تلسكوپ ساده كه تجربه عمومي هست كه كساني كه در روز رصد ميكنند با فيلتر مناسب خورشيد و ابزار اوپتيكي مناسب ، سطح خورشيد را ميبينند در دوراني پر لكه است ، ناخواسته ياد چهره انسان ميافتيم و نقاط خال يا جوشي كه روي صورت يك فرد ممكن است پديدار بشود ، جوش يا خال نشاندهنده وضعيت دروني پوست يك فرد ميتواند باشد حالا آيا لكهها هم يك چنين نشانهاي را براي اخترشناسان هويدا ميكنند؟ دكتر محمدتقي ميرترابي: رابطه خيلي مستقيمي هست بين لكهها و همرفتها و همچنين ميدان مغناطيسي. مجري: اين رابطه مستقيم يعني چه ؟ يعني خيلي ساده اگر لكه هست چه چيزي وجود دارد؟ دكتر محمدتقي ميرترابي: به اين معنا كه ما ميدانيم كه در ستارههايي كه همرفت اتفاق نميافتد در سطح ستاره ابداً لكه نيست و از طرف ديگر ميدانيم كه خورشيد يك چرخه ميدان مغناطيسي دارد هر 11 سال يكبار ميدان مغناطيسي خورشيد متلاطم ميشود، اتفاقاتي در سطح خورشيد ميافتد منجمله اينكه تعداد لكهها زياد ميشود به اين ترتيب معلوم است كه رابطهاي هست اين رابطه را ما دقيق نميشناسيم ، يعني هنوز نميدانيم كه با چه مكانيزمي و چرا تعداد لكهها در عرض 11 سال زياد ميشوند انتظار معمول ما اين است كه پديدههايي كه درون خورشيد و ستارهها اتفاق ميافتد دورهشان خيلي طولاني باشد در حدود ميليون سال و ميليارد سال طول عمر ستارهها معمولا از رتبه مليارد سال است و معمولا پديدههايي كه در آسمان و نجوم اتفاق ميافتند رتبهشان در حدود ميليون تا ميليارد سال است ، 11 سال زمان بسيار بسيار كوتاهي است به نظر ميرسد كه اين چرخه مرتبط باشد با همين پديده همرفت كه گاز داغ را از درون برميگرداند ميآورد به سمت بيرون و همچنين دَوران خورشيد به دور خودش و همچنين ميدانيم كه لكهها از تظاهرات فعاليتهاي مغناطيسي حاصل ميشود، وقتي فعاليت مغناطيسي خورشيد زياد ميشود تعداد لكهها هم زياد ميشوند و درواقع ميتوانيم به راحتي لكهها را روي سطح خورشيد ببينيم ، اگر از يك ابزار مناسب استفاده كنيم ، گاهي رخ ميدهد ميتوانيم لكههاي بزرگ را با چشم غير مسلح ببينيم خصوصا موقعي كه خورشيد غروب ميكند و در غروب قرص خورشيد كاملاً قرمز و بزرگ ديده ميشود و نورش ديگر زننده نيست ، آن موقع آدمهاي تيزبين اگر نگاه كنند به قرص خورشيد در جايي كه افق كاملا باز است شايد بتوانند لكههاي بزرگ را تشخيص دهند. مجري: و اگر خوششناس باشند لكهاي در آن زمان روي خورشيد باشد، دكتر اين لكههاي خورشيدي كه شما گفتيد محصول فعاليت دروني خورشيد هست و نشان داديد كه هر 11 سال يكبار اين لكهها و فعاليتهاي خورشيدي رونق ميگيرد و آغاز ميشود فكر ميكنم در آستانهاش هستيم ، دوره يازده ساله جديد آغاز شده ، ما بايد انتظار چه چيزي داشته باشيم از اين تك ستاره سامانه خودمان؟ دكتر محمدتقي ميرترابي: پديدههايي روي زمين رخ ميدهندكه به نظر ميرسد مرتبط باشد با اين چرخه يازده ساله فعاليت خورشيدي ، اين را مطمئن هستيم كه بسياري از پديدههاي جوي و آب و هوايي در جو زمين مرتبط هستند با چرخه يازده ساله چون ديده ميشود كه آنها هم يك دوره يازده ساله دارند ، هماهنگ با دوره فعاليت خورشيد تغيير ميكنند، وضعيت لايه اوزون مرتبط است ، وقتي كه خورشيد فعال ميشود بادهاي خورشيدي زياد ميشوند ، بادهاي خورشيدي ذرات باردار پرانرژي هستند كه از سطح خورشيد جدا ميشوند و حركت ميكنند و نهايتاً به سطح زمين ميرسند بخشي از اين ذرات باردار در ميدان مغناطيسي زمين به دام ميافتند و باعث پديده شفق قطبي ميشوند كه در عرضهاي جغرافيايي شمالي به راحتي ميشود آن را ديد. بادهاي خورشيدي وقتي كه زياد ميشوند ارتباط راديويي را در روي زمين با مشكل مواجه ميكنند ، به گونهاي كه يونوسفر زمين را متلاطم ميكنند ، يونوسفر يك لايهاي است در قسمتهاي بالايي جو زمين كه پراز ذرات باردار پرانرژي است و كاري كه يونوسفر ميكند اين است كه ميتواند امواج راديويي را كه فرستندههاي زميني ارسال ميكنند منعكس كند دوباره به سمت زمين، فرستندههاي زميني يا ايستگاههاي راديويي از اين استفاده ميكنند براي ارتباطهاي راه دور به گونهاي كه اين امواج راديويي كه يك فرستندهاي كه ممكن است مثلا در يك نقطه دور از ما باشد و در امتداد خط ديد ما نباشد به خاطر كرويت زمين ، امواجي كه آن ميفرستد به فضا ميروند ميخورند به يونوسفر دوباره منعكس ميشوند و برميگردند ميخوردند به زمين دوباره منعكس ميشوند ميخورند به يونوسفر ، يك حركت زيگزاگ بين زمين و يونوسفر انجام ميدهند و نهايتاً به ما ميرسند اگر يونوسفر متلاطم باشد به خاطر وجود بادهاي خورشيدي و فعاليت خورشيد اين پديده درست اتفاق نميافتد و ما نميتوانيم راديوهاي دور را بگيريم ، البته امروزه ما از اين استفاده زيادي نميكنيم چون ارتباطات ماهوارهاي و اينترنتي كاملا گسترده شده قديم خيلي معمول بود چون مردم وسيله ارتباطي مهمشان راديو بود و با اين وسيله ميتوانستند ايستگاههاي خيلي دوردست را هم دريافت بكنند. وقتي كه بادهاي خورشيدي زياد ميشوند اين اتفاقات ميافتند ، پديدههاي زيادي وجود دارد كه البته اطلاعات دقيقي از آنها نداريم ، صرفاً يكسري اطلاعات آماري داريم ، مثلا موقعي كه فعاليتهاي خورشيدي زياد ميشوند ممكن است بعضي از بيماريها شيوع پيدا كند اين به خاطر اين است كه بادهاي خورشيدي زياد ميشوند ، تشعشع ماوراء بنفش خورشيد افزايش پيدا ميكند و اين ممكن است باعث شود كه ميزان بيشتري تشعشع ماوراء بنفش خورشيد از اوزون عبور كند چون يا به خاطر لكههاي موجود در اوزون يا به خاطر آن تشعشعي كه بههرحال به زمين ميرسد و اينها باعث بشوند بعضي از بيماريهاي پوستي و بعضي از انواع سرطانها شايعتر بشوند، عليرغم انتظار ما كه انتظار داريم موقعي كه لكهها زياد ميشوند، چون سطح بيشتري از خورشيد توسط اين لكهها پوشيده ميشود بايد تابش خورشيد كم بشود ميبينيم تابش خورشيد زياد ميشود و اين به خاطر اين است كه علاوه بر لكههاي تاريك ، لكههاي روشن و داغ هم زياد ميشوند ، لكههايي كه دمايشان بيشتر از سطح خورشيد است ، آن لكهها را ما نميتوانيم با چشم ببينيم ، حتي نميتوانيم با ابزارهاي اوپتيكي هم ببينيم چون اختلاف دماي آنها با سطح خورشيد خيلي كمتر است اما سطح بسيار گستردهاي دارند ، افزايش نوري كه اين لكهها به خورشيد ميدهند بركاهش نور لكههاي تاريك ميچربد و باعث ميشود در موقعي كه خورشيد فعال است خورشيد پرنورتر بشود. مجري: اين ديگ جوشان كه به آن ميگوييم خورشيد كه جريان همرفتي از مركز آن آغاز ميشود و به سطح ميآيد ، لكهها پديد ميآيد دانههايي كه شما گفتيد به نام گرانول نامگذاري ميشود و چندتاي آنها فقط كافي است در كنار هم باشند تا قطر زمين را بسازند اينها همه نشان ميدهد كه الان اين دوره يازدهسالهاي كه آغاز شده فعاليتهاي جديدي را در خورشيد در برخواهد داشت ، براي زمين آثاري را خواهد داشت، چند سال است كه روي لكههاي خورشيد يا دوره يازده ساله آنها تحقيق ميشود؟ اصلا چطور شد كه فهميديم يازده سال يكبار اين چرخه تكرار ميشود؟ دكتر محمدتقي ميرترابي: اولين بار گاليله با تلسكوپي كه خودش ساخته بود به خورشيد نگاه كرد ، يعني از جمله اجرامي كه گاليله به آن نگاه كرد خورشيد بود كه البته اين باعث شد به چشمش آسيب برسد اما متوجه وجود اين لكهها شد، بعداً رصدهايي كه گاليله انجام داد با استفاده از تلسكوپ ، هم باعث شد گاليله خيلي معروف بشود و هم باعث شد كه يك ديدگاه تجربي در نجوم به وجود بيايد كه مردم دنبال اين بروند كه با تلسكوپ آسمان را نگاه كنند منجمله خورشيد و لكههاي خورشيد را، از آن به بعد منجمين شروع كردند اين لكهها را بررسي بكنند ، از آن زمان يعني اوايل قرن هفدهم ، 1609 به بعد اطلاعات از وجود لكهها ثبت شده ، البته با يك روشهايي ميتوانيم به گذشته دورتر برويم ، در گذشته دورتر كسي خورشيد را رصد نكرده يا اصلا كسي خبر نداشته از اين لكهها ، ابزار اوپتيكي وجود نداشته اما ميتوانيم بر مبناي يكسري اطلاعات از روي بعضي از فسيلها يا بعضي از اطلاعات زمينشناسي پي ببريم به وجود چرخههاي فعاليتهاي خورشيد... مجري: يعني تا اين حد اثر داشته روي زمين؟ دكتر محمدتقي ميرترابي: از روي وجود بعضي از عناصر كه در واقع در اثر بادهاي خورشيدي به جو زمين اضافه ميشوند و نهايتاً اينها فرونشست ميكنند روي سطح زمين از روي فراواني اين عناصر در دورههاي مختلف در روي فسيل سنگها و بعضي از گياهان كه از گذشته دور باقي ماندند باز ميتوانيم پي ببريم كه آثار وجود اين چرخهها بوده يعني روي سطح زمين هست حتي تا چند ده هزار سال پيش برويم اما اطلاعات دقيق از تعداد لكهها از همان زمان گاليله شروع ميشود و منجمين بعدي كه به طور مداوم اين لكهها را رصد كردند تعدادشان را ثبت كردند و بعد از مدتي متوجه اين چرخه يازده ساله شدند، چرخه يازده ساله روي پديدههاي زميني اثر دارد حتي به گذشته وقتي ميرويم ، در گذشته 200 ـ 300 سال پيش ميتوانيم آثارش را ببينيم ، مثلا تصاويري كه از شهر لندن وجود دارد از حدود 200 سال پيش نشان ميدهد كه زمستانها آنجا خيلي سرد بوده به طوري كه رودخانه تايمز يخ ميزده و قطر يخ خيلي زياد ميشده به طوري كه مردم ميتوانستند بروند روي سطح اين يخ و كارناوال برگزار كنند تصاويري از آن زمان هست امروزه اين اتفاق نميافتد البته يك دليلش وجود گرمايش زمين است وقتي كه به چرخه فعاليتهاي خورشيدي نگاه ميكنيم ، ميبينيم در يك دورهاي تعداد لكهها خيلي كم بوده اين دوره همان دوره است، يا مثلا وايكينگها كه در شمال اروپا زندگي ميكردند در يك دورهاي نسل اينها خيلي كم ميشود ، دليلش اين بوده كه هوا سرد ميشود در آن قسمت سرماي زياد باعث ميشود كه قطر يخ زياد بشود روي سطح آب وايكينگها چون در نواحي سرد زندگي ميكردند كشاورزي نميتوانستند بكنند اينها از راه شكار غذايشان را به دست ميآوردند و وقتي قطر يخ زياد ميشود اينها نميتوانستند به راحتي يخ را سوراخ كنند و شكار كنند ، و دريانوردي كنند، و اين باعث ميشود كه به قحطي بخوردند و تعدادشان كم بشود ، باز وقتي كه به تاريخ نگاه ميكنيم باز ميبينيم كه در آن زمان فعاليت خورشيدي خيلي كم بوده و اين به نوعي از نظر اخترشناسان خيلي جالب است چون معمولا تصور عمومي مردم اين است كه پديدههاي اخترفيزيكي چون در دورههاي بسيار طولاني اتفاق ميافتند مثلا در دورههاي ميليون سال و ميليارد سال ، معمولا كسي به آنها اهميت نميدهد وقتي ما به مردم ميگوييم خورشيد 5 هزار ميليون سال ديگر تابش خواهد كرد ديگر براي كسي مهم نيست كه در آينده خورشيد چه اتفاقي ميافتد ، خورشيد تبديل به غول ميشود پديدهاي كه در آيندهاي بسيار دور اتفاق ميافتد اما اينها پديدههايي هستند كه ممكن است همين چند ده سال آينده روي زندگي ما اثر بگذارد يعني ممكن است به همان دلايلي كه لكههاي خورشيدي در آن زمانها در 100 يا 200 سال گذشته كم شده بودند باز هم كم بشوند و دوباره مواجه بشويم با يك عصر يخبندان ، بعضيها هستند كه حتي معتقدند آخرين عصر يخبندان كه حدود 10 هزار سال پيش پايان يافتند ، در واقع همان عصرهاي يخبندان كه باعث شده بوده قسمتهاي عمده اروپا كاملاً منجمد باشد اينها در اثر پديدههايي از اين تيپ رخ دادند يعني يك لكه بزرگ روي خورشيد به وجود آمده و اين لكه جلوي تابش خورشيد را گرفته و همين باعث شده دما روي زمين كاهش پيدا بكند و قسمتهاي شمالي زمين يعني شايد بشود گفت عرضهاي جغرافيايي بالاي 40ـ 50 درجه اينها زمستانهاي خيلي طولاني و سرد داشته باشند. مجري: در واقع دوره جديد فعاليتهاي خورشيدي يازده سال جديد در دوران و هنگامي اتفاق ميافتد كه بشر و انسانها روي كره زمين ابزار و ادوات خودشان را دورتادور زمين پهن كردند و اگر نگاه بكنيم به دوره يازده ساله قبل چنين وضعيتي وجود نداشت يعني خيلي كم بود به خاطر اين ما بايد صبر كنيم ببنيم اين دوره يازده ساله فعاليتهاي خورشيدي يك آزمون براي ما هست براي اينكه بدانيم روي تكنولوژي و روي فناوري ما چه اثري توانسته داشته باشد. دكتر محمدتقي ميرترابي: در واقع خورشيد منبع نور و حيات در منظومه شمسي است تمام شكلهايي از انرژي كه ما در منظومه شمسي ميشناسيم به نوعي مرتبط ميشوند با خورشيد ، يعني ما روي زمين فقط انرژي را ميتوانيم از شكلي به شكل ديگر تبديل بكنيم ، خورشيد است كه فقط اين انرژي را توليد ميكند ، طبيعتاً شناخت درون اين ستاره و سطح اين ستاره و پديدههايي كه روي سطحش اتفاق ميافتد بايد خيلي براي ما مهم باشد مخصوصا حالا كه ميبينيم پديدههايي روي خورشيد اتفاق ميافتد كه دوره زماني بسيار كوتاه دارند ضمن اين كه ميتوانند در زندگي ما و در آيندهاي نزديك مؤثر باشند بر پديدههايي كه رخ ميدهد به اين ترتيب اخترشناسان خيلي علاقهمند هستند كه پديدههاي روي سطح اين ستاره را بشناسند ماهوارههاي زيادي هست كه همين الان مشغول مطالعه سطح خورشيد هستنند ، يكي از اين ماهوارهها ، ماهوارهاي است به اسم سوقو كه اين ماهواره ابزارهاي مختلفي دارد كه ميتواند سطح خورشيد را طيفنگاري بكنند حتي ميتوانند سرعت بيرون آمدن گاز و برگشتن گاز را در نقاط مختلف حساب بكنند ، ميتوانند آثار طيفي را در محل لكهها به دست بياورند و آثاري از وجود مغناطيسي ، حركت گاز داغ و همه اينها را بررسي بكنند تا پي ببرند كه اين چرخه از كجا ناشي شده، ميدان كجا قوي ميشود و چرا اين لكهها به وجود ميآيد. مجري: اگر يك تجسم سه بعدي از لكههاي خورشيدي بخواهيم داشته باشيم، چون ما هميشه خورشيد را از روبهرو ميبينيم و لكهاي را ميبينيم بر كناره خورشيد قرار گرفته اگر از پهلو به خورشيد نگاه كنيم آيا لكهاي كه در ميانه خورشيد قرار گرفته اگر از پهلو نگاه شود زبانه خورشيدي را ما خواهيم ديد؟ دكتر محمدتقي ميرترابي: زبانهها را نميتوانيم ما ببينيم البته ميتوانيم با روشهايي آنها را آشكار بكنيم ، ابزارهايي هست به اسم تاجنگار ، تاجنگار ابزاري است كه به كمك آن ميشود نور شديد فوتوسفر يا نور سپهر يا قرص روشن خورشيد را حذف كرد تا بتوانيم تاج را ببنيم ، يعني يكجور كسوف مصنوعي است ، اين پديدههايي كه شما فرموديد اينها در تاج اتفاق ميافتند يعني مرتبط هم هستند با لكه به گونهاي انگار اين همان قيفي كه من از آن صحبت كردم ، چالهاي كه در محل لكه هست و در كنارش يك قيف ميدان وجود دارد ذرات باردار را انگار به سمت بيرون پرتاب ميكند ، اين ذرات ميروند داخل تاج. مجري: و لكه آن دهانه قيف است؟ دكتر محمدتقي ميرترابي: بله به نوعي دهانه قيف است و اين ذرات باردار ميروند داخل تاج و به كمك تاجنگار ميشود آثار وجود اين فورانهاي گاز را ديد و اين بعضي وقتها اين فورانها بسيار بسيار شديد هستند به گونهاي كه گازها چيزي در حدود يك يا دو برابر شعاع خورشيد به سمت بيرون پرتاب ميشود ، نمونههايي توسط تاجنگارها عكسبرداري شده كه گاز داغ پرتاب ميشود به سمت تاج و در داخل تاج حركت ميكند ، يك جور حلقه درست ميكند دوباره برميگردد به سمت خورشيد. مجري: با اين حساب بهتر است اين ديگ جوشان را به حال خودش بگذاريم ، خيلي از شما متشكر كه در اين برنامه شركت كرديد.